سلام من اومدم
نظرتون چيه
تمدن و فرهنگ با شكوه سرزمين پارسسلام من اومدم نظرتون چيه
دوستان حتما این متن رو بخونید و به اشتراک بگذارید (سپاس)
چند سالی ست حوالی 26 بهمن ماه كه می شود هیاهو و هیجان را در خیابان ها می بینیم. مغازه های اجناس كادوئی لوكس و فانتزی غلغله می شود. همه جا اسم Valentine به گوش می خورد. از هر بچه مدرسه ای كه در مورد والنتاین سوال كنی می داند كه "در قرن سوم میلادی كه مطابق می شود با اوایل امپراطوری ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است بنام كلودیوس دوم. كلودیوس عقاید عجیبی داشته است از جمله اینكه سربازی خوب خواهد جنگید كه مجرد باشد. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن می كند.كلودیوس به قدری بی رحم وفرمانش به اندازه ای قاطع بود كه هیچ كس جرات كمك به ازدواج سربازان را نداشت.اما كشیشی به نام والنتیوس(والنتاین)،مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می كرد.كلودیوس دوم از این جریان خبردار می شود و دستور می دهد كه والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان می شود .سرانجام كشیش به جرم جاری كردن عقد عشاق،با قلبی عاشق اعدام می شود...بنابراین او را به عنوان فدایی وشهید راه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق!" اما كمتر كسی است كه بداند در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، كه از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده است! جالب است بدانید كه این روز در تقویم جدید ایرانی دقیقا مصادف است با 29 بهمن، یعنی تنها 3 روز پس از والنتاین فرنگی! این روز "سپندار مذگان" یا "اسفندار مذگان" نام داشته است. فلسفه بزرگداشتن این روز به عنوان "روز عشق" به این صورت بوده است كه در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می كردند و علاوه بر اینكه ماه ها اسم داشتند، هریك از روزهای ماه نیز یك نام داشتند. بعنوان مثال روز اول "روز اهورا مزدا"، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، اندیشه) كه نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی "بهترین راستی و پاكی" كه باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی "شاهی و فرمانروایی آرمانی" كه خاص خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. سپندار مذ لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یك چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند. در هر ماه، یك بار، نام روز و ماه یكی می شده است كه در همان روز كه نامش با نام ماه مقارن می شد، جشنی ترتیب می دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلا شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشت و كه در ماه مهر، "مهرگان" لقب می گرفت. همین طور روز پنجم هر ماه سپندار مذ یا اسفندار مذ نام داشت كه در ماه دوازدهم سال كه آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشنی با همین عنوان می گرفتند. سپندار مذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است كه هر دو در كنار هم معنا پیدا می كردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند. مردان نیز زنان و دختران را برتخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می كردند. ملت ایران از جمله ملت هایی است كه زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است، به مناسبت های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذرانده اند. این جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگی، خلق و خوی، فلسفه حیات و كلا جهان بینی ایرانیان باستان است. شاید هنوز دیر نشده باشد كه روز عشق را از 26 بهمن ( Valentine) به 29 بهمن (سپندار مذگان ایرانیان باستان) منتقل كنیم. ایرانی آیین و رسوم زیبایت را پاس بدار ... برچسبها: دوستان حتما این متن رو بخونید و به اشتراک بگذارید (سپاس), آرامگاه آریو برزن سردار بزرگ ایرانی +عکسآرامگاه آریو برزن یا دخمه سنگی داو و دختر در منطقه ی حسین آباد و مراس خان رستم ممسنی و در دامنه ی کوه آنا استان فارس قرار گرفته است. در جنگ هخامنش با اسکندر مقدونی در زمان داریوش سوم زبده ترین سربازان ایران را قبیله مردها تشکیل میدادند و هنگامی که داریوش سوم شکست خورد مردم شهرستان رستم و ممسنی به رهبری آریوبرزن در، دربند پارس «پشتکوه رستم» به مقاومت دست زده و تا همگی کشته نشدند لشکر اسکندر نتوانست به درون پارس وارد شوند. در دوره ساسانیان رستم و ممسنی بازار مهم مناطق دیگر بودهاست. آرامگاه آریو برزن را در اصطلاح محلی «دی دوور »یا «دی و دوور »به معنی مادر و دختر می نامند . این دخمه در ارتفاع تقریبی ۳۰۰ متری قرار دارد و شبیه به دخمه های هخامنشی است و تشکیل شده از سطح پهن و بلندی که قسمت پایین آن را به صورت صاف در آورده اند . تاریخدانان آن مربوط به ۶۵۰ سال پیش از میلاد میباشد. بر خلاف آرامگاههای هخامنشی در تخت جمشید و نقش رستم که همه از یک طبقه ساخته شدهاند آرامگاهآریو برزن از دو طبقه عالی ساخته و پرداخته شدهاست که بسیاری از محققان اروپایی دربارهٔ او نظریاتی ابراز نمودهاند. برخى این دخمه را مربوط به دوره ماد مىدانند و برخى نیز آن را مربوط به یکى از شهریاران هخامنشى پیش از کوروش بزرگ مى دانند. برخى نیز این دخمه را آرامگاه آریو برزن سردار هخامنشى مى دانند که در دربند پارس با اسکندر مقدونى جنگید. در ضلع جنوب شرقى این دخمه استودان یا محل دفن مردگان در قبل از اسلام قرار دارد. این دخمه در تاریخ ۲۹/۹/۱۳۱۶ با شماره ۲۹۹ در فهرست آثار ملى به رسیده است. این دخمه داراى سکویى به طول ۸۰/۵ متر و عرض ۵ متر است که فاصله آن تا پایین دخمه ۱۰۰ متر است. مدخل دخمه در قسمت وسط قرار دارد و هر جانب آن داراى دو ستون به ارتفاع ۳ متر و قطر ۷۵ سانتىمتر است. اتاقک درون دخمه داراى طول ۵ متر و عرض ۴۵/۳ متر و ارتفاع ۲۶۰ سانتىمتر است. بالاى ستونها نیز حاشیه صاف و مسطحى وجود داشته و بر فراز آن شکل کنگره هاى دندانه دار هخامنشى را بر سنگ کوه تراشیدهاند. آریو برزن کیست؟ آریوبرزن یکی از سرداران بزرگ تاریخ ایران است که در برابر یورش اسکندر مقدونی به ایران زمین ، دلیرانه از سرزمین خود پاسداری کرد و در این راه جان باخت و حماسه ی «در بند پارس» را از خود در تاریخ به یادگار گذاشت . برخی او را از اجداد لرها یا کردها می دانند. «اسکندر مقدونی» در سال ۳۳۱ پیش از میلاد پس از پیروزی در سومین جنگ خود با ایرانیان ( جنگ آربل Arbel یا گوگامل Gaugamele ) و شکست پایانی ایران ، بر بابل و شوش و استخر چیرگی یافت و برای دست یافتن به پارسه ، پایتخت ایران روانه این شهر گردید . اسکندر برای فتح پارسه سپاهیان خود را به دو پاره بخش کرد :بخشی به فرماندهی (پارمن یونوس) از راه جلگه (رامهرمز وبهبهان)به سوی پارسه روان شد وخود اسکندر با سپاهان سبک اسلحه راه کوهستان (کوه کهکیلویه)رادر پیش گرفت ودر تنگه های در بند پارس(برخی آنرا تنگ تک آب وگروهی آنرا تنگ آری کنونی می دانند) با مقاومت ایرانیان روبرو گردید. در جنگ در بندپارس آخرین پاسداران ایران با شماری اندک به فرماندهی آریوبرزن دربرابر سپاهیان پرشمار اسکندر دلاورانه دفاع کردند وسپاهیان مقدونی را ناچار به پس نشینی نمودند. با وجود آریوبرزن وپاسداران تنگه های پارس گذشتن سپاهیان اسکندر ازاین تنگه های کوهستانی امکان پذیر نبود. ازاین رو «اسکندر» به نقشه جنگی ایرانیان درجنگ ترموپیلThermopyle متوسل شد وبا کمک یک اسیر یونانی از بیراهه و گذراز راههای سخت کوهستانی خود را به پشت نگهبانان ایرانی رساند وآنان رادر محاصره گرفت. آریوبرزن با ۴۰سوار و۵هزار پیاده ووارد کردن تلفات سنگین به دشمن ، خط محاصره را شکست وبرای یاری به پاتخت به سوی پارسهPersepolice شتافت ولی سپاهیانی که به دستور «اسکندر» ازراه جلگه به طرف پارسه رفته بودند، پیش ازرسیدن او به پایتخت،به پارسه دست یافته بودند.آریوبرزن با وجود واژگونی پایتخت ودر حالی که سخت در تعقیب سپاهیان دشمن بود،حاضر به تسلیم نشدوآنقدر درپیکار با دشمن پافشرد تا گذشته از خود او ، همه یارانش از پای در افتادندوجنگ هنگامی به پایان رسید که آخرین سرباز پارسی زیر فرمان آریوبرزن به خاک افتاده بود. لازم به یادآوری است که بدانید یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوهها راه را بر اسکندر بست . یوتاب همراه برادر چنان جنگید تا هر دو کشته شدند و نامی جاوید از خود برجای گذاشتند. و نکته آخر اینکه اسکندر پس از پیروزی بر آریوبرزن آن اسیر یونانی را هم به جرم خیانت کشت. بر پایه یادداشتهای روزانه کالیستنس مورخ رسمی اسکندر، ۱۲ اوت سال ۳۳۰ پیش از میلاد، نیروهای اسکندر مقدونی در پیشروی به سوی پرسپولیس پایتخت آن زمان ایران، در یک منطقه کوهستانی صعب العبور (دربند پارس، تکاب در کهگیلویه) با یک هنگ ارتش ایران (۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر) به فرماندهی آریو برزن رو به رو شد و از پیشروی باز ایستاد. این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش ده ها هزار نفری اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را پیشتر گرفته بود و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود. سرانجام این هنگ با محاصره کوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و فرمانده سرسخت آن نیز برخاک افتاد مورخ دربار اسکندر نوشته است که اگر چنین مقاومتی در نبرد گوگمل در (کردستان کنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شکست مان قطعی بود. در گوگمل با خروج غیر منتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز که در حال پیروز شدن بر ما بودند؛ در پی او دست به عقب نشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار کرده بود و آریو برزن در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه می داد. نبرد سپاه آریوبرزن شگفت آور بود. آریوبرزن با شمار اندکی سوار و پیاده خود را به سپاه عظیم دشمن زد. گروهی بسیار از آنان را به خاک افکند و با اینکه بسیاری از سربازان خود را از دست داد، توانست حلقه ی سپاه دشمن را بشکافد. او می خواست زودتر از یونانیان خود را به تخت جمشید برساند تا بتواند از آن دفاع کند. در این هنگام آن قسمت از سپاه اسکندر که در جلگه مانده بود، راه را بر او گرفت. لازم به یادآوری است که یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوه ها راه را بر اسکندر بست . یوتاب همراه برادر به مقابله با سپاه اسکندر رفتند و به خاطر نبود نیروی کافی همگی به دست سپاه اسکندر کشته شدند. در کتاب اتیلا نوشته ی لویزدول امده که در اخرین نبرد او اسکندر که از شجاعت او خوشش امده بود به او پیشنهاد داده بودکه تسلیم شود تا مجبور به کشتن او نشود ولی اریوبرزن گفته بود:(( شاهنشاه ایران مرا به اینجا فرستاده تا از این مکان دفاع کنم و من تا جان در بدن دارم از این مکان دفاع خواهم کرد.)) اسکندر نیز در جواب او گفته بود:((شاه تو فرار کرده .تو نیز تسلیم شو تا به پاس شجاعتت تو را فرمانروای ایران کنم.)) ولی اریو برزن جواب داده بود:((پس حالا که شاهنشاه رفته من نیز در این مکان می مانم و انقدر مبارزه میکنم تا بمیرم))واسکندر که پایداری او را دیده بود دستور داد تا او را از راه دور و با نیزه و تیر بزنند.و انها انقدر با تیر و نیزه اورا زدند که یک نقطه ی سالم در بدن او باقی نماند. پس از مرگ او او را درهمان محل به خاک سپردند و روی قبر او نوشتند “به یاد لئونیداس”لونیداس سردار اسکندر بود که به همین شکل توسط خشایارشاه کشته شده بود. برچسبها: آرامگاه آریو برزن سردار بزرگ ایرانی +عکس, آریو برزن، دلاوری که طعم شکست را به اسکندر چشاند بر پایه یادداشتهای کالیستنس مورخ رسمی اسکندر، ۱۲ اوت سال ۳۳۰ پیش از میلاد، نیروهای اسکندر مقدونی در پیشروی به سوی پرسپولیس پایتخت آن زمان ایران، در یک منطقه کوهستانی سختگذر دربند پارس، بنام تنگ گجستان با یک هنگ ارتش ایران (۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر) به فرماندهی آریو برزن رو به رو شد و از پیشروی باز ایستاد. این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش دهها هزار نفری اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را پیشتر گرفته بود و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود. آریوبرزن با شمار اندکی سوار و پیاده خود را به سپاه عظیم دشمن زد. گروهی بسیار از آنان را کشت و با اینکه بسیاری از سربازان خود را از دست داد، توانست حلقهٔ سپاه دشمن را بشکافد. او میخواست زودتر از یونانیان خود را به تخت جمشید برساند تا بتواند از آن دفاع کند. در این هنگام آن قسمت از سپاه اسکندر که در جلگه مانده بود، راه را بر او گرفت. سرانجام این هنگ با محاصره کوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و فرمانده سرسخت آن نیز برخاک افتاد. مورخ دربار اسکندر نوشتهاست که اگر چنین مقاومتی در نبرد گوگمل در)کردستان کنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شکست مان قطعی بود. در گوگمل با خروج غیر منتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز که در حال پیروز شدن بر ما بودند؛ در پی او دست به عقب نشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار کرده بود و آریو برزن در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه میداد. در کتاب اتیلا نوشتهٔ لویزدول امده که در آخرین نبرد او اسکندر که از شجاعت او خوشش آمده بود به او پیشنهاد داده بودکه تسلیم شود تا مجبور به کشتن او نشود ولی آریوبرزن گفته بود:(( شاهنشاه ایران مرا به اینجا فرستاده تا از این مکان دفاع کنم و من تا جان در بدن دارم از این مکان دفاع خواهم کرد.)) اسکندر نیز در جواب او گفته بود:((شاه تو فرار کرده .تو نیز تسلیم شو تا به پاس شجاعتت تو را فرمانروای ایران کنم.)) ولی آریو برزن جواب داده بود:((پس حالا که شاهنشاه رفته من نیز در این مکان میمانم و آنقدر مبارزه میکنم تا بمیرم)) و اسکندر که پایداری او را دیده بود دستور داد تا او را از راه دور و با نیزه و تیر بزنند.و آنها آنقدر با تیر و نیزه او را زدند که یک نقطهٔ سالم در بدن او باقی نماند.پس از مرگ او را در همان محل به خاک سپردند و روی قبر او نوشتند “به یاد لئونیداس” نبرد آریوبرزن درست ۹۰ سال پس از ایستادگی لئونیداس یکم در برابر ارتش خشایارشا در جنگ ترموپیل رخ داد که آن هم در ماه اوت بود و از این نظر این دو واقعهٔ تاریخی بسیار همانند یکدیگرند.از شباهتهای مرگ لئو نیداس با آریوبرزن این است که هر دو در راه محافظت از یک معبر مردند و لئونیداس نیز مانند آریوبرزن حاضر به تسلیم نشدو خشایارشا دستور داده بود او را آن قدر با تیر و نیزه زدند تا از پا در آمد و به دلیل همین شباهت در از خودگذشتگی او و آریوبرزن بود که اسکندر دستور داده بود روی قبر آریوبرزن بنویسند به “یاد لئو نیداس”. لازم به یادآوری است که یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریوبرزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوهها راه را بر اسکندر بست . یوتاب همراه برادر به مقابله با سپاه اسکندر رفتند و به خاطر نبود نیروی کافی همگی به دست سپاه اسکندر کشته شدند.
برچسبها: آریو برزن، دلاوری که طعم شکست را به اسکندر چشاند,
شگفتیهای شهر سوخته
در روزگاران دور که بشر تازه یکجا نشین شده بود، شهری در سیستان پدید آمد که به گفتهی باستانشناسان به لحاظ بافت شهری، جمعیت، برنامه ریزی شهری و ... اولین شهر جهان بود. شهر سوخته و تمدن هوشمند و خلاق آن با بیش ازپنجهزار سال قدمت، بهعنوان بزرگترین استقرار شهرنشینی در نیمهی شرقی فلات ایران، نمونهای منحصر به فرد و حکایتگر واقعی علم، صنعت و فرهنگ گذشتههای دور این مرز و بوم میباشد. شهر سوخته در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل - زاهدان واقع شده است. این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم این شهر در چهار دوره بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشته اند. محوطه باستانی شهر سوخته در هزاره دوم و سوم قبل از میلاد، توسط مهاجرانی كه از چهار گوشه به آن مهاجرت كردهاند، بنا شده است.سند یا کتیبه ای که نام واقعی و قدیمی این شهر را مشخص کند هنوز به دست نیامده و به دلیل آتش سوزی در دو دوره زمانی بین سال های 3200 تا 2750 قبل از میلاد «شهر سوخته» نامیده می شود.«کلنل بیت» یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیده است. پس از او «سر اورل- اشتین» با بازدید از این محوطه در اوایل سده حاضر، اطلاعات مفیدی در خصوص این محوطه بیان کرده است. بعد از او شهر سوخته توسط باستانشناسان ایتالیایی به سرپرستی«مارتیسو توزی» از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفت.شهر سوخته دارای تشکیلات مرتب و منظمی بوده و از بعد سازماندهی اجتماعی نیز جزو شهرهای پیشرفتهی زمان خود بوده است. وجود نظام مرتب و منظم آبرسانی و تخلیهی فاضلاب، دانش پزشکی پیشرفته و صدها عامل دیگر بر اهمیت این منطقه افزوده است. این شهر از نادرترین شهرهای باستانی است که در آن، زنان عهده دار امور مالی خانوادهشان بودهاند.بر مبنای یافتههای باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱ هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان میدهد که این شهر دارای پنج بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته، بخشهای مرکزی، منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان است که به صورت تپههای متوالی و چسبیده به هم واقع شده اند. هشتاد هکتار شهر سوخته بخش مسکونی بوده است.شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیتهای صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونههای جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد. در جریان حفاریهای فصل های گذشته در شهر سوخته مشخص شد که با توجه به صنعتی بودن شهر سوخته و وجود کارگاههای صنعتی ساخت سفال و جواهرات در این منطقه، ساکنان شهر سوخته از درختان موجود در طبیعت محوطه برای سوخت استفاده میکرده اند. در شهر سوخته انواع سفالینهها و ظروف سنگی، معرق کاری،انواع پارچه و حصیر یافت شده که معرف وجود چندین نوع صنعت، به ویژه صنعت پیشرفته پارچه بافی در آنجاست. تاکنون ۱۲ نوع بافت پارچه یکرنگ و چند رنگو قلاب ماهیگیری در شهر سوخته به دست آمده و مشخص شده مردم این شهر با استفاده از نیزارهای باتلاقهای اطراف هامون سبد و حصیر میبافتند و از این نیها برای درست کردن سقف هم استفاده میکردند. صید ماهی و بافت تورهای ماهیگیری نیز از دیگر مشاغل مردمان شهر سوخته بوده است. شهر سوخته بدون شک جز شهرهای بسیار پیشرفته زمان خود بوده است. اینک به برخی از این پیشرفت های شگفت انگیز اشاره می کنیم: نخستین چشم مصنوعی جهان برای نخستین بار در شهر سوخته یك چشم مصنوعی متعلق به 4800 سال پیش كشف شد. این چشم مصنوعی متعلق به زنی 25 تا 30ساله بوده که در یکی از گور های شهر سوخته مدفون شده بوده است.جمجمه زن صاحب چشم مصنوعی شهر سوخته چشم مصنوعی روی جمجمه او دیده میشود. چشم مصنوعی یافت شده در چشم چپ او کار گذاشته شده و با وجود گذشت زمان نزدیک به 4500 سال از ساخته شدن آن هنوز سالم است.جنس این چشم مصنوعی یافت شده هنوز بطور کامل مشخص نشده است اما به نظر می رسد در ساخت آن از قیر طبیعی مخلوط به نوعی چربی جانوری استفاده شده است.در روی این چشم مصنوعی ریزترین مویرگهای داخل چشم توسط مفتولهای طلایی به قطر كمتر از نیم میلیمتری طراحی شدهاند. مردمك این چشم در وسط طراحی شده و تعدادی خطوط موازی كه تقریباً یك لوزی را تشكیل میدهند در پیرامون مردمك دیده میشود.سرپرست گروه باستان شناسي شهرسوخته سيد منصور سيد سجادي :براي نخستين بار در شهر سوخته يک چشم مصنوعي پيدا شد . مطالعات اوليه نشان داده اند که چشم چپ زن تنومند مدفون در قبر شماره 6705 مصنوعي بودهاست . همين مطالعات نشان مي دهند که زير طاق ابروي زن مذکور آثار آبسه ديده مي شود. به علت طول زمان زيادي که بخش زيرين اين چشم مصنوعي با پلک چشم در تماس بوده است آثار ارگانيکي پلک چشم نيز در روي آن مشهوداست . جنس و ماده اي که چشم مذکور با آن ساخته شده است هنوز به دقت روشن نشده و تشخيص آن به آزمايشهاي بعدي موکول شده است اما به نظر مي رسد که چشم مزبور از جنس قير طبيعي که با نوعي چربي جانوري مخلوط شده است ساخته شده است . در روي اين چشم مصنوعي ريز ترين مويرگهاي داخل کره چشم توسط مفتول هاي طلايي به قطر کمتر از نيم ميلي متر طراحي شده اند مردمک چشم در وسط طراحي شده و جز از آن تعدادي خطوط موازي که تقریباً يک لوزي را تشکيل مي دهدند درپيرامون مردمک ديده مي شود از دو سوراخ جانبي واقع در دو سوي اين چشم مصنوعي جهت نگهداري و اتصال آن به حدقه چشم استفاده مي شده است . بررسي هاي انسان شناسانه نشانداده که به احتمال بسيار زياد زن مزبور داراي سني بين 25 تا 30 سال بوده و دو رگه (سياه و سفيد) بوده است . اشياء پيدا شده در اين قبر دو قسمتي عبارت بوده اند از ظرفهاي سفالي ، مهرهاي تزييني ، يک کيسه جرمي و يک آينه مفرقي . قدمت اين قبر و چشم مصنوعي به حدود 2800 سال بيش ازميلاد و 4800 سال پيش از اين مي رسد . مطالعه جهت دستيابي به اطلاعات بيشتر در اين مورد چشم و اسکلت ادامه دارد. جراحی مغز یکی شگفتانگیزترین یافتههای این شهر، پیدایی نشانههای کهنترین جراحی مغز درشهر سوخته است. جمجمهای از دختر دوازده یا سیزده ساله که در 4800 سالپیش، پزشکان آن دیار برای درمان بیماری هیدروسفالی (جمع شدن مایع درجمجمه)
بخشی از استخوان جمجمه او را برداشته و جراحی کردند که مدتها بعد از این عمل زنده مانده است. اسكلت كامل پيدا شده از يك دختر 14 ساله كه مورد جراحي مغز قرار گرقته است...چهره اين دختر
توسط اندام شناسان باستان شناس در تصوير فوق باز سازي شده است. محل كشف اسكلتهاي مورد جراحي قرار گرفته به همراه وسایل زینتی و چندکوزه خط کش 5 هزار ساله در طی کاوش های انجام گرفته در شهر سوخته یک خط کش ساخته شده از چوب آبنوس کشف شد. دکتر سید منصور سید سجادی، سرپرست هیات باستانشناسی شهر سوخته درباره خط کش کشف شده گفت: این خط کش به طول 10 سانتیمتر با دقت نیم میلیمتری و از جنس چوب آبنوس است. کشف خط کش در شهر سوخته زابل نشانگر این است که ساکنان این شهر باستانی دارای پیشرفت های زیادی در زمینه علم ریاضیات بوده اند. قدیمی ترین تخته نرد جهان از گور باستانی موسوم به شماره 761 کهن ترین تخته نرد جهان به همراه 60مهره ی آن در شهر سوخته پیدا شد. این تخته نرد بسیار قدیمی تر از تخته نردی است که در گورستان سلطنتی «اور» در بین النهرین پیدا شده بود. تاس های بازی كشف شده به همراه تخته نرد در شهر سوخته این تخته نرد از چوب آبنوس و به شکل مستطیل است. روی این تخته نرد، ماری که ۲۰ بار به دور خود حلقه زده و دمش را در دهان گرفته، نقش بسته است. این تخته نرد ۲۰ خانه بازی و ۶۰ مهره دارد. مهره ها که در یک ظرف سفالی در کنار تخت نرد قرار داشتند از سنگ های رایج در شهر سوخته یعنی از لاجورد، عقیق و فیروزه است.
نخستین انیمیشن جهان باستان شناسان هنگام کاوش در گوری 5 هزار ساله جامی را پیدا کردند که نقش یک بز همراه با یک درخت روی آن دیده می شود. آن ها پس از بررسی این شی دریافتند نقش موجود بر آن برخلاف دیگر آثار به دست آمده از محوطههای تاریخی شهر سوخته، تکراری هدفمند دارد، به گونهای که حرکت بز به سوی درخت را نشان می دهد. هنرمندی که جام سفالین را بوم نقاشی خود قرار داده، توانسته است در 5 حرکت، بزی را طراحی كند كه به سمت درخت حركتو از برگ آن تغذیه می کند. باستانشناسان با نزدیک كردن این تصاویر به یكدیگر موفق شدند نمونهای ازیك تصویر متحرك را در قالب یك فیلم 20 ثانیهای به دست آورند. سرپرست تیم كاوش در شهر سوخته درباره كشف اخیر خود گفت: «حركت بز به سوی درخت و تغذیه او از برگ درختان در 5 حركت مصور شده است. در این تصاویر نه تنها بز به سمت درخت حركت میكند، بلكه جهش وی و پریدن بز روی برگ درختان كاملا دیده میشود.» به گفته این باستانشناس، بز از جمله حیواناتی است كه در رسیدن به ارتفاعات تبحر داشته و میتواند با یك حركت جهشی به سمت بالا حركت كند. هنرمن دنقاش شهر سوختهای، با دقت و زبردستی موفق به تصویر كردن جهش این بزشده است. از این جام برای نوشیدن استفاده میشده است. ارتفاع این جام 10 سانتیمتر است و روی یك پایه استوار شده است «سجادی» درباره منحصر به فرد بودن این تصاویر در دنیای باستانی گفت: «تاكنون در دورههای پیش از تاریخی چنین تصاویری دیده نشده و ما برای اولین بار به این تصویر در شهر سوخته برخورد كردهایم. در بسیاری از ظروف، اشكالی را میبینیم كه تنها تكرار شدهاند، اما حركتی در آنها دیده نمیشود. تحقیقات ما نشان داده است كه این نقش، قدیمیترین ایده مردمان باستان برای ارایه «تصویر متحرك» و به تعبیر امروزی «انیمیشن» است.» از دیگر اشیای مهم از میان هزاران شی یافت شده، میتوان از سفال با امضای سفالگر بر روی آن، چکش، سوزن، شهرکهای مسکونی و ساختمانهای همهگانی همچون آپارتمان، بذر خربزه، حبوبات، ماهی خشک کرده، برنج، زیره، کورههای سفالگری، کورههای ذوب فلزات، دکمه، تبر، بندکفش، قلاب، شانه سر، طناب، سبد، گل مو، قابهای چوبی، کفش، کمربند و ... نام برد. گورستان شهر سوخته
برچسبها: شگفتیهای شهر سوخته, شهرسوخته
شهر سوخته
شهرسوخته ● مقدمه: شهر سوخته در ۵۵ کیلومتری شهر زابل است. تمدن شهر سوخته یکی از شگفتی های دنیای باستان است. یافته های جدید باستان شناسی گواه این ادعاست. بر اساس کشفیاتی که در طی سال های متمادی در شهر سوخته انجام گرفته، می توان گفت که شهرسوخته مهمترین مرکز استقرار و در حقیقت پایتخت منطقه در دوران مفرغ است.
برای اولین بار اورل اشتاین باستان شناس انگلیسی نام شهر سوخته را ذکر کرده است. گروه باستان شناسان وابسته به موسسه فرهنگی ایزمئو (موسسه ایتالیایی مطالعات خاورمیانه و خاور دور) در سال ۱۹۶۷ به سرپرستی پرفسور توژی با همکاری مرکز باستان شناسی ایران در محوطه باستانی شهر سوخته کار خود را آغاز کردند و بعد از انقلاب در سال ۱۳۷۴ دور جدید کاوش در شهر سوخته به سرپرستی دکتر سید صادق سید سجادی آغاز گردید.
● ویژگی های طبیعی شهر سوخته مساحت کلی تپه شهر سوخته حدود ۱۵۲ هکتار است که در یک برآمدگی بین دریاچه هامون و رود هیرمند بنا شده است و ارتفاع متوسط آن از سطح زمین های اطراف ۱۲ متر و بلندترین نقطه آن ۱۸ متر ارتفاع دارد. تپه های شهر سوخته به چهار منطقه متمایز تقسیم می شوند : الف) منطقه مرکزی با وسعت ۲۰ هکتار ب) منطقه مسکونی شرق با وسعت ۱۶ هکتار ج) قسمت شمال شرقی یا منطقه صنعتی شهر سوخته د) قسمت جنوب غربی شامل قبرستان با مساحتی بالغ بر ۲۰ تا ۲۵ هکتار انحراف رودخانه هیرمند از مسیر بستر خود هنگام طغیان و بالا آمدن مداوم نمک بر قشر سطحی زمین که همچون ساروجی از تخریب آثار و اشیاء جلوگیری کرده از مهمترین علل سالم ماندن آثار و بقایاء شهر سوخته است.
● نام اصلی شهر سوخته در لوحه های سومری، فهرستی از شهرهایی که سومریان ، وارداتی از آنها داشته اند ، به دست آمده است که در میان این شهرها ، از شهری به نام ارته نام برده شده است . توصیفات این شهر منجر به آن شده است که باستان شناسان ارته سومری را همان شهر سوخته بدانند . اما این موضوع برای عده ای از باستان شناسان پذیرفته نیست . به همین دلیل ، تعیین نام اصلی شهرسوخته هنوز ممکن نیست .
● وجه تسمیه شهر سوخته شهر سوخته، به ظاهر نام جدیدی است و قدمت تاریخی چندانی ندارد. بر پایه متن های موجود، سابقه این نام به کمابیش ۱۵۰ سال قبل بر می گردد. در آن زمان اورل اشتاین انگلیسی از منطقه بازدید کرده و راهنمایان محلی این نام را به کار برده اند. آثار سوختگی در این شهر به وفور یافت شده و از این جهت شهر سوخته چندان خالی از مسما نیست. جالب است بدانید شهر سوخته دوبار به آتش کشیده شده است، یکبار در ابتدای مرحله رشد و بار دیگر در لحظه مرگ و انهدام آن.
● قدمت شهر سوخته شهر سوخته در دوره ماقبل تاریخ حدود ۳۲۰۰ ق. م پایه گذاری و حدود ۱۸۰۰ ق. م متروک شده است. برای دوره ای حدود ۱۴۰۰ سال، زندگی در شهرسوخته جریان داشته است. دوران شکوفایی این تمدن بین سال های ۲۵۰۰ تا ۲۲۰۰ ق. م بوده است که شهر حدود ۵۵۰۰۰ نفر جمعیت داشته است. در شهرسوخته دو گروه عمده کشاورزان و صنعتگران اکثریت را تشکیل می داده اند.
شهر سوخته
● ویژگی های معماری و شهرسازی شهر سوخته مهمترین آثار معماری مکشوف در شهر سوخته خانه های موسوم به پلکانی و بنای کاخ سوخته است. وضع کلی معماری به شرح زیر است: هر واحد ساختمانی در شهر سوخته از یک قسمت مستطیل درست شده که ۵ تا ۶ اتاق دارد و حدود ۱۵۰ تا ۱۶۰ متر زیر بنا داشته است و منازل در مجتمع های ۴ و یا ۶ خانه ای است. مصالح اصلی به کار رفته در آن خشت های خام منظم گلی است که ابعاد این خشت ها ۱۰، ۲۰، ۴۰ سانتی متر است. سقف خانه ها در شهر سوخته معمولاً صاف بوده و از حصیر برای پوشش آن ها استفاده شده است. گرمای اتاق ها در شهر سوخته به وسیله یک اجاق مرکزی تأمین می شده است. این اجاق ها بیشتر چهارگوش و به صورت مربع ساخته شده اند. بافت شهر سوخته در آن بخش که کاوش صورت گرفته چنان است که سه خیابان اصلی، مجموعه بلوک ها و محله های شهر را به هم ارتباط می دهند. خانه ها در دو سوی خیابان هایی با عرض ۵/۳ متر واقع بوده اند. یکی از خیابان ها در پایان به یک میدان چهارضلعی ختم می شده است.
● اعتقادات مذهبی مردم شهر سوخته بر اساس آنچه در گورهای شهر سوخته پیدا شده است، مردم شهر سوخته به زندگی بعد از مرگ اعتقاد داشته اند اما پی به وجود خدای واحد و یکتا نبرده بودند و این طبیعی است. آن ها عناصر طبیعت را هم نمی پرستیدند. گاو را ستایش می کردند و نور را هم به اعتباری می ستودند آنها جهت صورت و چشمان مرده را به سمت خورشید قرار می دادند.
● قبرستان شهر سوخته اصولاً در باستان شناسی، گورستان ها از اهمیت خاصی برخوردارند.در سال ۱۹۷۲ م اولین قبر در شهر سوخته به طور تصادفی کشف شد.مصالح مورد استفاده در ساختمان گورها خشت خام بوده است. در شهر سوخته سه نوع قبر دیده می شود:
۱) مهمترین نوع قبر، چاله ای ساده بوده که مرده را همراه اشیاء و غذا دفن می کردند.
شهر سوخته
۲) نوع دیگر همان چاله معمولی که با دیواری به دو قسمت تقسیم می شده است. یک طرف مرده دفن می شد و طرف دیگر برای گول زدن ارواح خالی می ماند. آن ها از سیر برای فراردادن ارواح استفاده می کردند.
شهر سوخته
۳) قبرهای سردابه ای که نوعی قبر خانوادگی بوده است. کسانی که در این قبرها دفن شده اند جایگاه اجتماعی خاص یا ثروت فراوانی داشته اند. مردم شهر سوخته مردگانشان را خارج از شهر دفن می کردند.
● شگفتی های شهر سوخته تنها، مسأله وسعت نیست که شهر سوخته را به یکی از بزرگترین شهرهای باستانی ایران و خاورمیانه تبدیل کرده است. بلکه یافته های متنوع شهرسوخته باعث تعجب باستان شناسان گردیده است. برای نمونه به مثال های زیر توجه کنید: ۱) اولین جراحی مغز در ۴۸۰۰ سال پیش در شهر سوخته انجام شده است.
۲) ساکنان شهر سوخته کفش تولید می کرده اند و صنعت کفاشی داشته اند.
۳) کهن ترین انیمیشن ( جان بخشی ) و تصویر متحرک در شهر سوخته یافت شده است که در این انیمیشن بزی به یک بوته گیاه نگاه می کند و از آن بالا می رود.
۴) برای اولین بار در ۳۰۰۰ ق. م شتر در شهر سوخته مورد استفاده قرار گرفته است.
۵) یک خط کش چوبی باستانی با دقت نیم میلی متر در شهر سوخته یافت شده است. ۶) مردمان آن روز شهر سوخته از شطرنج و تخته نرد استفاده می کرده اند.
شهر سوخته
۷) مراکز صنعتی مردم شهر سوخته خارج از شهر بوده است. ۸) تعدادی لوله های سفالی در شهر سوخته پیدا شده که احتمالاً جهت آب رسانی یا دفع فاضلاب استفاده می شده است.
۹) پارچه هایی که در شهر سوخته یافت شده مطلقاً در هیچ کجای ایران یافت نشده است .
۱۰) صنایعی مانند ریسندگی، خراطی، معرق سازی، مرمرسازی، سفال گری، مهرسازی، حصیربافی و ساخت ابزار فلزی در شهر سوخته وجود داشته است. ۱۱) و . . . مجموعه این عوامل در کنار عوامل بی شمار دیگر، شهر سوخته را به یکی از شگفتی های دنیای باستان تبدیل کرده است.
● مهمترین علل نابودی شهر سوخته حمله اقوام مهاجم همسایه، تغیر مسیر رودخانه هیرمندوآتش سوزی از جمله مهمترین علل تخریب ناگهانی تمدن شهرسوخته ذکر کرده اند. برچسبها: قدمت شهر سوخته, یافته های شهر سوخته
هشتمين دور کاوش های باستان شناسان در شهر سوخته از دوازدهم آذرماه آغاز شده و تا 75 روز ادامه خواهد يافت. برچسبها: یافته های شهر سوخته , شهر سوخته و شگفتیهای شهر سوخته
شگفتیهای شهر سوخته شگفتیهای شهر سوخته-در روزگاران دور که بشر تازه یکجا نشین شده بود، شهری در سیستان پدید آمد که به گفتهی باستانشناسان به لحاظ بافت شهری، جمعیت، برنامه ریزی شهری و ... اولین شهر جهان بود. شهر سوخته و تمدن هوشمند و خلاق آن با بیش ازپنجهزار سال قدمت، بهعنوان بزرگترین استقرار شهرنشینی در نیمهی شرقی فلات ایران، نمونهای منحصر به فرد و حکایتگر واقعی علم، صنعت و فرهنگ گذشتههای دور این مرز و بوم میباشد.
شهر سوخته در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل - زاهدان واقع شده است. شهر سوخته در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم شهر سوخته در چهار دوره بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشته اند. اینک به برخی از این پیشرفت های شگفت انگیز اشاره می کنیم:
- نخستین چشم مصنوعی جهان در شهر سوخته برای نخستین بار در شهر سوخته یك چشم مصنوعی متعلق به 4800 سال پیش كشف شد. این چشم مصنوعی متعلق به زنی 25 تا 30ساله بوده که در یکی از گور های شهر سوخته مدفون شده بوده است.جمجمه زن صاحب چشم مصنوعی شهر سوخته ،چشم مصنوعی روی جمجمه او دیده میشود.
چشم مصنوعی یافت شده در چشم چپ او کار گذاشته شده و با وجود گذشت زمان نزدیک به 4500 سال از ساخته شدن آن هنوز سالم است.جنس این چشم مصنوعی یافت شده هنوز بطور کامل مشخص نشده است اما به نظر می رسد در ساخت آن از قیر طبیعی مخلوط به نوعی چربی جانوری استفاده شده است.
در روی این چشم مصنوعی ریزترین مویرگهای داخل چشم توسط مفتولهای طلایی به قطر كمتر از نیم میلیمتری طراحی شدهاند. مردمك این چشم در وسط طراحی شده و تعدادی خطوط موازی كه تقریباً یك لوزی را تشكیل میدهند در پیرامون مردمك دیده میشود.
سرپرست گروه باستان شناسي شهرسوخته سيد منصور سيد سجادي :براي نخستين بار در شهر سوخته يک چشم مصنوعي پيدا شد . مطالعات اوليه نشان داده اند که چشم چپ زن تنومند مدفون در قبر شماره 6705 مصنوعي بودهاست . همين مطالعات نشان مي دهند که زير طاق ابروي زن مذکور آثار آبسه ديده مي شود. به علت طول زمان زيادي که بخش زيرين اين چشم مصنوعي با پلک چشم در تماس بوده است آثار ارگانيکي پلک چشم نيز در روي آن مشهوداست .
جنس و ماده اي که چشم مذکور با آن ساخته شده است هنوز به دقت روشن نشده و تشخيص آن به آزمايشهاي بعدي موکول شده است اما به نظر مي رسد که چشم مزبور از جنس قير طبيعي که با نوعي چربي جانوري مخلوط شده است ساخته شده است . در روي اين چشم مصنوعي ريز ترين مويرگهاي داخل کره چشم توسط مفتول هاي طلايي به قطر کمتر از نيم ميلي متر طراحي شده اند مردمک چشم در وسط طراحي شده و جز از آن تعدادي خطوط موازي که تقریباً يک لوزي را تشکيل مي دهدند درپيرامون مردمک ديده مي شود از دو سوراخ جانبي واقع در دو سوي اين چشم مصنوعي جهت نگهداري و اتصال آن به حدقه چشم استفاده مي شده است .
بررسي هاي انسان شناسانه نشانداده که به احتمال بسيار زياد زن مزبور داراي سني بين 25 تا 30 سال بوده و دو رگه (سياه و سفيد) بوده است . اشياء پيدا شده در اين قبر دو قسمتي عبارت بوده اند از ظرفهاي سفالي ، مهرهاي تزييني ، يک کيسه جرمي و يک آينه مفرقي . قدمت اين قبر و چشم مصنوعي به حدود 2800 سال بيش ازميلاد و 4800 سال پيش از اين مي رسد . مطالعه جهت دستيابي به اطلاعات بيشتر در اين مورد چشم و اسکلت ادامه دارد.
-جراحی مغز در شهر سوخته یکی شگفتانگیزترین یافتههای شهر سوخته، پیدایی نشانههای کهنترین جراحی مغز درشهر سوخته است. جمجمهای از دختر دوازده یا سیزده ساله که در 4800 سال پیش، پزشکان آن دیار برای درمان بیماری هیدروسفالی (جمع شدن مایع درجمجمه) بخشی از استخوان جمجمه او را برداشته و جراحی کردند که مدتها بعد از این عمل زنده مانده است.
اسكلت كامل پيدا شده از يك دختر 14 ساله كه مورد جراحي مغز قرار گرقته است...چهره اين دختر توسط اندام شناسان باستان شناس در تصوير فوق باز سازي شده است.
محل كشف اسكلتهاي مورد جراحي قرار گرفته به همراه وسایل زینتی و چندکوزه
-خط کش 5 هزار ساله در شهر سوخته در طی کاوش های انجام گرفته در شهر سوخته یک خط کش ساخته شده از چوب آبنوس کشف شد. دکتر سید منصور سید سجادی، سرپرست هیات باستانشناسی شهر سوخته درباره خط کش کشف شده گفت: این خط کش به طول 10 سانتیمتر با دقت نیم میلیمتری و از جنس چوب آبنوس است. کشف خط کش در شهر سوخته زابل نشانگر این است که ساکنان این شهر باستانی دارای پیشرفت های زیادی در زمینه علم ریاضیات بوده اند.
-قدیمی ترین تخته نرد جهان در شهر سوخته از گور باستانی موسوم به شماره 761 کهن ترین تخته نرد جهان به همراه 60مهره ی آن در شهر سوخته پیدا شد. این تخته نرد بسیار قدیمی تر از تخته نردی است که در گورستان سلطنتی «اور» در بین النهرین پیدا شده بود.
تاس های بازی كشف شده به همراه تخته نرد در شهر سوخته
این تخته نرد از چوب آبنوس و به شکل مستطیل است. روی این تخته نرد، ماری که ۲۰ بار به دور خود حلقه زده و دمش را در دهان گرفته، نقش بسته است. این تخته نرد ۲۰ خانه بازی و ۶۰ مهره دارد. مهره ها که در یک ظرف سفالی در کنار تخت نرد قرار داشتند از سنگ های رایج در شهر سوخته یعنی از لاجورد، عقیق و فیروزه است.
-نخستین انیمیشن جهان در شهر سوخته باستان شناسان هنگام کاوش در شهر سوخته ، در گوری 5 هزار ساله جامی را پیدا کردند که نقش یک بز همراه با یک درخت روی آن دیده می شود. آن ها پس از بررسی این شی دریافتند نقش موجود بر آن برخلاف دیگر آثار به دست آمده از محوطههای تاریخی شهر سوخته، تکراری هدفمند دارد، به گونهای که حرکت بز به سوی درخت را نشان می دهد. هنرمندی که جام سفالین را بوم نقاشی خود قرار داده، توانسته است در 5 حرکت، بزی را طراحی كند كه به سمت درخت حركتو از برگ آن تغذیه می کند.
باستانشناسان با نزدیک كردن این تصاویر به یكدیگر موفق شدند نمونهای ازیك تصویر متحرك را در قالب یك فیلم 20 ثانیهای به دست آورند. سرپرست تیم كاوش در شهر سوخته درباره كشف اخیر خود گفت: «حركت بز به سوی درخت و تغذیه او از برگ درختان در 5 حركت مصور شده است. در این تصاویر نه تنها بز به سمت درخت حركت میكند، بلكه جهش وی و پریدن بز روی برگ درختان كاملا دیده میشود.»
به گفته این باستانشناس، بز از جمله حیواناتی است كه در رسیدن به ارتفاعات تبحر داشته و میتواند با یك حركت جهشی به سمت بالا حركت كند. هنرمندن قاش شهر سوختهای، با دقت و زبردستی موفق به تصویر كردن جهش این بزشده است.
از این جام برای نوشیدن استفاده میشده است. ارتفاع این جام 10 سانتیمتر است و روی یك پایه استوار شده است «سجادی» درباره منحصر به فرد بودن این تصاویر در دنیای باستانی گفت: «تاكنون در دورههای پیش از تاریخی چنین تصاویری دیده نشده و ما برای اولین بار به این تصویر در شهر سوخته برخورد كردهایم. در بسیاری از ظروف، اشكالی را میبینیم كه تنها تكرار شدهاند، اما حركتی در آنها دیده نمیشود. تحقیقات ما نشان داده است كه این نقش، قدیمیترین ایده مردمان باستان برای ارایه «تصویر متحرك» و به تعبیر امروزی «انیمیشن» است.»
از دیگر اشیای مهم از میان هزاران شی یافت شده، میتوان از سفال با امضای سفالگر بر روی آن، چکش، سوزن، شهرکهای مسکونی و ساختمانهای همهگانی همچون آپارتمان، بذر خربزه، حبوبات، ماهی خشک کرده، برنج، زیره، کورههای سفالگری، کورههای ذوب فلزات، دکمه، تبر، بندکفش، قلاب، شانه سر، طناب، سبد، گل مو، قابهای چوبی، کفش، کمربند و ... نام برد.
-جواهرسازی شهر سوخته
شهر سوخته
-گورستان شهر سوخته
شهر سوخته
شهر سوخته برچسبها: شهر سوخته و شگفتیهای شهر سوخته, "شهر سوخته" در ۵۶ کیلومتری زابل و در حاشیه جاده زابل - زاهدان واقع شده و بنا بر تخمین ها بیش از پنج هزار سال قدمت دارد. این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم در چهار دوره بین سال های ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در این شهر سکونت داشته اند. بنای کاخ سوخته در شهر سوخته؛ زابل وسعت شهر سوخته و یافته های کاوشگران این محوطه باستانی را از صورت یک محوطه عادی دوران مفرغ خارج کرده و به این نتیجه رسانده که زندگی در شهر سوخته با دوران آغاز شهرنشینی در فلات مرکزی ایران و بین النهرین همزمان است. سند یا کتیبهای که نام واقعی و قدیمی این شهر را مشخص کند هنوز به دست نیامده و به دلیل آتش سوزی در دو دوره زمانی بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۲۷۵۰ قبل از میلاد شهر سوخته نامیده می شود. بخش بناهای یادمانی شهر سوخته؛ زابل "کلنل بیت"، یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیده است. پس از او "سر اورل اشتین" با بازدید از این محوطه در اوایل سده حاضر، اطلاعات مفیدی در خصوص این محوطه بیان کرده است. بعد از او شهر سوخته توسط باستان شناسان ایتالیایی به سرپرستی "مارتیسو توزی" از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفت. بر مبنای یافته های باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱ هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان می دهد که این شهر دارای پنج بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته، بخش های مرکزی، منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان است که به صورت تپه های متوالی و چسبیده به هم واقع شده اند. هشتاد هکتار شهر سوخته بخش مسکونی بوده است. تحقیقات نشان داده که این محوطه بر خلاف اکنون که محیط زیست کاملاً بیابانی دارد و فقط درختان گز در آنجا دیده می شود، در پنج هزار سال قبل از میلاد منطقه ای سبز و خرم با پوشش گیاهی متنوع و بسیار مطلوب بوده و درختان بید مجنون، افرا و سپیدار در آنجا فراوان وجود داشته است. در آن دوران نیز این منطقه بسیار گرم بوده، اما آب رودخانه هیرمند و شعباتش به خوبی زمین های کشاورزی شهر سوخته را سیراب می کرده است. دریاچه هامون در ۳۲۰۰ قبل از میلاد (و دست کم تا زمان ظهور اشو زرتشت) دریاچه ای بزرگ و پرآب بوده و رودها و شاخه های قوی از آن منشعب می شده و در اطراف آن نیزارهای وسیعی وجود داشته است(اهمیت و وسعت این دریاچه در هزاران سال قبل؛ با توجه به اینکه محل ِ وقوع مهمترین اسطوره های اوستایی و پهلوی و مرتبط با ظهور موعود و منجی آخرالزمان زرتشتی (سوشیانس یا سوشیانت) است و نظر به اینکه در قدیمی ترین نوشته های اوستایی که به بیش از سه هزار سال قبل بر می گردند؛ به آن اشاره شده، مورد تاکید قرار می گیرد). یکی از گورهای گورستان شهر سوخته؛ زابل در بررسی های منطقه ای در اطراف شهر سوخته، بستر رودخانه های مختلف و آبراه هایی پیدا شده که به مزارع کشاورزی شهر سوخته آب می رسانده اند. در اولین فصل کاوش در شهر سوخته کوچه ها و خانه های منظم، لوله کشی آب و فاضلاب با لوله های سفالی پیدا شد که نشان دهنده وجود برنامه ریزی شهری در این شهر است. شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیتهای صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونه های جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد. در جریان حفاری های فصل های گذشته در شهر سوخته مشخص شد که با توجه به صنعتی بودن شهر و وجود کارگاه های صنعتی ساخت سفال و جواهرات در این منطقه، ساکنان آن از درختان موجود در طبیعت محوطه برای سوخت استفاده می کرده اند و طبق برخی گفته ها یکی از دلایل نابودی این شهر، قطع بی رویه درختان برای استفاده از آنان در کوره های سفال سازی بوده است. باستان شناسان با یافتن مهره ها و گردنبندهایی از لاجورد و طلا در یک گور، درباره روش های ساخت ورقه ها و مفتول های طلایی به تحقیق پرداختند و دریافتند صنعتگران شهر سوخته با ابزارهای بسیار ابتدایی ابتدا صفحه های طلایی بسیاز نازک به قطر کمتر از یک میلیمتر تهیه کرده و بعد آنها را به شکل لوله های استوانه ای درمی آوردند و پس از اتصال دو سوی ورقه ها به یکدیگر مهره های سنگ لاجورد را در میان آن قرار می دادند. در شهر سوخته، انواع سفالینه ها و ظروف سنگی، معرق کاری، انواع پارچه و حصیر یافت شده که معرف وجود چندین نوع صنعت، به ویژه صنعت پیشرفته پارچه بافی در آنجاست. تاکنون ۱۲ نوع بافت پارچه یکرنگ و چند رنگ در شهر سوخته به دست آمده است. مشخص شده مردم این شهر با استفاده از نیزارهای باتلاق های اطراف هامون سبد و حصیر می بافتند و از این نی ها برای درست کردن سقف هم استفاده می کردند. کشف قلاب و تور ماهیگیری بیانگر این موضوع است که صید ماهی و بافت تورهای ماهی گیری نیز از دیگر مشاغل مردمان شهر سوخته بوده است. شهر سوخته ابتدا در پي يك بحران سياسي، كوچك شده و در حدود سال 2000 قبل از ميلاد بر اثر خشك شدن دلتاي رودخانه هيرمند به كلي از بين رفته است. ديوارها در معماري دوره اول (قديمترين دوره استقرار) خشتي است. ساختمان هاي دوره دوم و سوم شباهت زیادی به بناهاي دوره اول دارند، اما از آنها وسيع تر مي باشند. از دوره چهارم، بقاياي يك ساختمان يا كاخ بزرگ به وسعت 650 متر مربع به دست آمد كه به احتمال در سال 1800 قبل از میلاد، سوخته و ويران شده است. قبرستان شهر سوخته كه به طور تصادفي در سال 1972 ميلادي توسط باستان شناسان شناسايي شد، در بخش جنوب غربي تپه واقع گردیده است. قبور موجود در اين گورستان را حدود 20000 قبر تخمين زده اند. سفال شهر سوخته از نوع نخودي است كه در تمام ادوار چهار گانه استقرار متداول بوده است. سفال خاكستري نیز یکی دیگر از مصنوعات این شهر به حساب می آید، كه نوع خاكستري با نقش قرمز آن تنها در دوره اول، و خاكستري با نقش سياه با تزيين چند رنگي در دوره هاي اول و دوم رايج بوده است. معروف ترين سفال شهر سوخته، نوع تركمني يا نوع كويته است كه بيش از چهل درصد از سفال ها را تشكيل مي دهد و شباهت بسيار نزديكي به سفال به دست آمده از افغانستان و تركمنستان دارد. شكل هاي رايج ظروف سفالي را ليوان هاي ساده و كاسه هاي ساده و قمقمه تشكيل مي دهد. تمام سطح منطقه باستانی شهر سوخته پوشیده از قطعات خرد شده سفال است که ظاهرا بیشتر آن را سفال های شکسته شده در فرایند تولید، تشکیل داده است و به نظر می رسد اهالی شهر به منظور سنگ فرش کردن نقاطی از شهر از آن استفاده نموده اند. اشياي فراوان به دست آمده از شهر سوخته را بيشتر مهره هاي سنگي و پيكره هاي كوچك گلي به شكل حيوانات گوناگون، و ابزارهاي ساخته شده از چوب و فلز تشكيل مي دهند. اشياي زينتي از سنگ لاجورد و فيروزه و عقيق نيز، به مقدار فراوان از شهر سوخته بدست آمده است. از مهمترين كشفيات در اين محل ، يك لوح گلي به خط "ايلامي مقدم" است. پيش از انقلاب، باستان شناسان ايتاليايي حاضر در شهر سوخته به هنگام کاوش در گوري 5 هزار ساله، جامي را پيدا کردند که نقش يک بز همراه با تصوير يک درخت روي آن ديده مي شد. سال ها بعد "منصور سجادي"، باستان شناس ايراني پس از بررسي اين جام دريافت؛ نقش موجود بر آن برخلاف ديگر آثار به دست آمده از محوطه هاي تاريخي شهر سوخته، تکراري هدفمند دارد، به گونه اي که حرکت بز به سوي درخت را نشان مي دهد. هنرمند نقاشي که جام سفالين را بوم نقاشي خود قرار داده، توانسته است در 5 حرکت، بزي را طراحي كند كه به سمت درخت حركت و از برگ آن تغذيه مي کند. بنابراین؛ این بز متحرک می تواند اولین انیمیشن ساخته شده دست بشر باشد و به همین دلیل در بسیاری از محافل متحرک سازی دنیا مطرح شده است. در سفال هاي شهر سوخته، كه از متمدن ترين و پيشرفته ترين تمدن هاي باستاني در پنج هزار سال پيش است، نقش بز و ماهي بيش از هر نقش ديگري ديده مي شود. بررسي و شناسايي دشت سيستان و اطراف شهر سوخته منجر به ثبت و شناسايي 102 تپه 5 هزار ساله شد كه روزگاري روستاهاي اطراف شهر سوخته بوده اند. آخرين بررسي هاي اوليه در اطراف شهر سوخته حاكي از آن بود كه احتمال وجود بيش از 700 تپه كه روستاهاي اقماري بوده اند در اطراف شهر سوخته وجود دارد. شواهد اوليه از قبيل سفال هاي سطحي نشان مي دهد كه اين تپه ها قدمتي برابر با شهر سوخته داشته باشند اما اين موضوعي است كه پس از انجام فعاليت هاي ثبت و مستند نگاري محوطه آشكار مي شود. برچسبها: شهر سوخته,
7 آبان روز جهانی کوروش كبير مبارک باد.
7آبان روزجهانی كوروش كبير ـ پادشاه هخامنشی و انتشار اولین منشور حقوق بشر در جهان از سوی او است.کوروش در سال 550 قبل از میلادمسیح دولت ايران هخامنشي را بنياد نهاد و پاسارگاد را به عنوان اولين پايتخت خود انتخاب كرد . محافل اجتماعی ایران و بشریت مترقی این روز را بعنوان روز تصویب اولین منشورحقوق بشر در طول تاریخ جهان گرامی می دارند. 25 قرن قبل در دوره ای که هنوز توحش وبربریت بر زندگی انسانها چیرگی داشت بیانیه ای انسان مدارانه و متمدنانه خطاب به مردم چهار گوشه جهان نوشته شد که به مسائل مهمی در رابطه با حقوق انسان می پرداخت ، مسائلی که نه تنها در آن زمانه که در قرن های پس از آن نیز می تواند الهام بخش تمام کسانی باشد که به انسان و حقوق او باور دارند . این بیانیه که بنام منشور کوروش بزرگ شناخته می شود ، بر الغای تبعیضات نژادی و ملی ، آزادی انتخاب محل سکونت ، الغای برده داری ، آزادی دین و مذهب و تلاش برای برقراری صلح پایدار میان ملت ها تأکید کرده است . این منشور که از سوی مردم ایران زمین و از زبان کوروش کبیر ـ رهبر سیاسی آنها و بنیان گزار اولین امپراطوری جهان به بشریت هدیه شده در سال 1971 از سوی سازمان ملل متحد به عنوان اولین اعلامیه حقوق بشر جهان شناخته شد و به این ترتیب این افتخار به نام ایران به مثابه مهد نخستین اعلامیه حقوق بشر در تاریخ جهان به ثبت رسید . هر ملتی به قسمتی از تاریخ و یا جشن ها و یا آئین و بناهای تاریخی خود افتخار می کند. اما ملت ایران اگر تمام گذشته خود را بر باد فراموشی بسپارد و تنها منشور حقوق بشر کوروش کبیر خود را به یاد آورد؛ برای افتخارش کافی است .
در ویکی پدیا درباره کوروش کبیر چنین گفته می شود:کوروش بزرگ (زاده ۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد)، همچنین معروف به کوروش دوم نخستین شاه و بنیانگذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. این شاه پارسی، بهخاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایهگذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن بردهها و اسیران، احترام به دینها و کیشهای گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شدهاست. ایرانیان کوروش را پدر ، و یونانیان، که وی سرزمینهای ایشان را تسخیر کرده بود، او را سرور و قانونگذار مینامیدند. یهودیان این پادشاه را به منزله مسحشده توسط پروردگار بشمار میآوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک می دانستند. کوروش بزرگ اولین امپراتور هخامنشی بود. او کسی بود که حکومت پارس را با در هم آمیختن دو قبیله اصلی ایرانی – مادها و پارسیان- به وجود آورد. از او به عنوان کشورگشایی بزرگ یاد شده است زیرا در زمانی، حاکم بزرگترین امپراتوری هایی بود که تا کنون به وجود آمده اند. او به خاطر بردباری بی مانند و رفتار بزرگ منشانه اش در برابر مغلوبین جنگ نیز شهرت فراوانی دارد. کوروش به محض غلبه بر مادها، دولتی را برای این قلمرو خود در نظر گرفت و مامورین دولتی را از بین بزرگان هر دو قبیله برگزید. پس از فتح آسیای صغیر(شبه جزیره بزرگی که در میان دریای مدیترانه و دریای سیاه قرار دارد)، کوروش سپاه خود را به سمت مرزهای شرقی حرکت داد. با ادامه حرکت به سمت شرق، او سرزمینهای مسیر خود تا رود سیحون ( آمودریا) را فتح کرد و پس از عبور از سیحون، به سی دریا در آسیای مرکزی رسید و در آنجا به منظور دفاع از این مرزها در برابر هجوم قبایل کوچ نشین آسیای مرکزی، شهرهایی با برج وباروی مستحکم و نیرومند بنا کرد. پیروزیهای کوروش در شرق موجب شد تا موقعیت برای فتح غرب مناسب شود.حالا نوبت بابل و مصر بود. زمانی که کوروش بابل را فتح کرد، به یهودیان ساکن آن اجازه داد تا به ” سرزمین موعود” باز گردند و با برخورد توام با احترام و مدارا با اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم نژادهای دیگر، به عنوان یک فاتح آزادی بخش، مشهور شد و امروز نام کوروش، به عنوان یکی از محبوب ترین و مورد احترام ترین امپراتوران در تاریخ به ثبت رسیده است. از دید او، همه انسانها ارزشی برابر و بنیادی دارند. هر کسی میتواند بنا به گزینش خود خدا را بپرستد؛ آزادی حقیقی، آگاهی، حق تصاحب و حق زندگی صلحآمیز در هر کشور برای همگان پذیرفته شده است.
ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاههای مقدسش قلب مرا تكان داد … من برای صلح كوشیدم. من بردهداری را برانداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم كه هیچكس اهالی شهر را از هستی ساقط نكند. مَـردوك خدای بزرگ از كردار من خشنود شد … او بركت و مهربانیاش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم … من همه شهرهایی را كه ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاههایی كه بسته شده بودند را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای خود بازگرداندم. همه مردمانی كه پراكنده و آواره شده بودند را به جایگاههای خود برگرداندم و خانههای ویران آنان را آباد كردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم. همچنین پیكره خدایان سومر و اَكَـد را كه نَـبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودی مَردوك خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاههای خودشان بازگرداندم. بشود كه دلها شاد گردد. بشود، خدایانی كه آنان را به جایگاههای مقدس نخستینشان بازگرداندم، هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند خواستار باشند. بشود كه سخنان پر بركت و نیكخواهانه برایم بیابند. بشود كه آنان به خدای من مَردوك بگویند: ‘‘ به كورش شاه، پادشاهی كه ترا گرامی میدارد و پسرش كمبوجیه، جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار.’’ من برای همه مردم جامعهای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا كردم برچسبها: 7 آبان روز جهانی کوروش كبير مبارک باد, , |
|